در حالی که با شکست دونالد ترامپ دشمن سرسخت برجام و پیروزی جو بایدن "مدافع" آن انتظاراتی شکل گرفته است مبنی بر این که سالهای آتی متفاوت از چهار سال گذشته خواهد بود، اما به نظر میرسد رفتار اروپاییها به عنوان یکی از شرکای این توافق هیچ نشانی از این تفاوت ندارد و کاشف از چیز دیگری است.
در واقع بیانیه روز گذشته تروییکای اروپایی (فرانسه، آلمان و انگلیس) که لحنی تند و نسبتا بیسابقه پس از برجام داشت، سنجه مهمی درباره رویکرد احتمالی آنها در چهار سال آتی دوره ریاست جمهوری جو بایدن در قبال ایران است. اروپاییها در این بیانیه صرفا به ابراز تاسف نسبت به خروج آمریکا از برجام و احیای تحریمها اکتفا کرده؛ اما در مقابل شدیدا به گامهای هستهای ایران اعتراض کردند و “بیعملی” در مواجهه با پیامدهای خروج آمریکا از این توافق را “تلاش مثبت” و کانال مالی “اینستکس” را که معاملهای انجام نداده، عَلَم کرده و به رخ ایران کشیدند. در حقیقت لحن سه کشور اروپایی هیچ همپوشانی و همخوانی با شرایطی که گفته میشود پیروزی بایدن آن را متفاوت میگرداند، ندارد؛ به این معنا که گویا اروپاییها به چشماندازی که پس از پیروزی بایدن ترسیم میشود، باور نداشته و جور دیگری فکر میکنند. از این رو، این بیانیه فراتر از یک اعتراض تند به اقدامات هستهای ایران پس از گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و حامل این پیام “مهم” به تهران است که دوره ریاست جمهوری بایدن فی نفسه متفاوت نیست و متفاوت بودن آن الزامات و مقتضیات خاص خود را دارد و حتی از جهاتی هم میتواند بدتر از دوره ترامپ باشد. این که اروپا پس از انتخاب بایدن چنین بیانیهای صادر میکند که به یک ابراز تاسف کوچک در قبال رفتارهای سالیان گذشته آمریکا در قبال برجام بسنده میکند؛ اما کوچکترین درخواستی از دولت آتی آمریکا برای بازگشت به برجام و لغو تحریمها مطرح نمیکند؛ تاکیدی بر این مدعاست که اروپا دیگر باوری به برجام ۲۰۱۵ ندارد که بخواهد آمریکا را به پیوستن دوباره به آن فراخواند و صرفا خواهان پایبندی یکجانبه ایران به آن تا رسیدن به برجامی فراگیرتر است. اینجاست که قبل از این که از سنگاندازیهای اسرائیل و عربستان در دوره بایدن سخن گفت، لازم است گوشه چشمی هم به این اروپا داشت.
به هر حال، وقتی چنین موضع سفت و سختی با آمدن بایدن از جانب اروپا اتخاذ میشود، لزوما دولت آینده آمریکا بهتر از آن موضع نخواهد گرفت؛ و اگر رفتار و گزارشهای اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نیز در نظر بگیریم، میتوان پیشبینی کرد که در چند سال آینده شاهد اجماع و رویکرد مشترکی میان سه طرف در قبال ایران باشیم که دقیقا همانند رویهای است که در سالیان قبل از انعقاد برجام در پیش گرفتند و هر گونه مذاکره احتمالی در آینده زیر سایه سنگین فشار مستمر اجماعی آمریکایی، اروپایی و سازمان ملل خواهد بود. ترامپ میراثی از خود به جای گذاشته و چیزی را کاشته که این اجماع میخواهد آن را درو کند
- نویسنده : صابر گل عنبری
- منبع خبر : دیپلماسی ایرانی