بنیاد بدون مستضعفان! ‏
بنیاد بدون مستضعفان! ‏

پایگاه خبری زنگ خطر / تخریب یا پس گرفتن زمین‌های یک روستا در اهواز توسط بنیاد مستضعفان آن هم در روز‌هایی که ‏رئیس این بنیاد در یک برنامه تلویزیونی از عدم توانایی سازمانش در بازپس‌گیری بعضی از زمین‌هایی که در اختیار سازمان‌ها و ‏افراد خاصی هستند صحبت کرد، در نوع خودش جالب است.

مظاهر گودرزی، روزنامه‌نگار طی یادداشتی با عنوان بنیاد بدون مستضعفان! ‏در شماره امروز همدلی نوشت: از هر گوشه‌ای ‏خبری مبنی بر مالکیت سازمانی بر روی زمینی به گوش می‌رسد. از ماجرای سند مالکیت شخصی و ادعای وقفی بودن بخشی از ‏جنگل‌های هیرکانی چیزی نگذشته بود که سند‌هایی برای مالکیت پلاک‌هایی از دماوند هویدا شد. اما حالا بنیاد مستضعفان مدعی ‏مالکیت زمین‌های یک روستا در اهواز شده و خواستار این است که اهالی آنجا را تخلیه کنند، روستایی که اهالی آن بیش از ۳۰ سال ‏است در آن سکونت دارند. تخریب یا پس گرفتن زمین‌های یک روستا در اهواز توسط بنیاد مستضعفان آن هم در روز‌هایی که ‏رئیس این بنیاد در یک برنامه تلویزیونی از عدم توانایی سازمانش در بازپس‌گیری بعضی از زمین‌هایی که در اختیار سازمان‌ها و ‏افراد خاصی هستند صحبت کرد، در نوع خودش جالب است. اگرچه پرویز فتاح تصمیم گرفت گفته‌های خودش را در آن برنامه ‏تلویزیونی پس بگیرد، اما با این تکذیب و البته اقدام بنیاد در گرفتن حکم تخریب خانه‌های روستای «ابوالفضل» چیزی جزء یک ‏پارادوکس در ذهن مخاطب باقی نمی‌گذارد؛ پارادوکسی که به نظر می‌رسد اگر بنا داشت در حق سازمان‌ها و شخصیت‌های خاص ‏اجحاف نکند، این بار دارد در حق اهالی این روستا چنین اجحافی را انجام می‌دهد.

 

«اسلاوی ژیژک» فیلسوف معاصر، در کتاب ‏‏ «خواست ناممکن» زمانی که دارد درباره روابط بدون عشق صحبت می‌کند، چیزی که او نامش را روابط قراردادی گذاشته است، ‏از پارادوکس‌هایی مانند، قهوه بدون کافئین، نوشیدنی بدون الکل، سیگار بدون نیکوتین و مواردی مانند آن برای توضیح ایده‌اش ‏استفاده می‌کند، حالا شاید در روبه‌رو شدن با تصمیم بنیاد مستضعفان برای تخریب خانه‌های اهالی روستای ابوالفضل در اهواز باید ‏به این لیست یک پارادوکسی دیگر به نام بنیاد مستضعفانِ بدون مستضعف را هم اضافه کرد، بنیادی که نمی‌تواند حقی را و سهمی ‏را از سازمان‌های پر قدرت بگیرد و در عوض به راحتی با کسانی که باید زیر نظر همین سازمان باشند برخورد می‌کند؛ و همه ‏این‌ها کد‌هایی هستند که از رفتار خود بنیاد به رسانه‌ها و مردم منعکس می‌شود. اگرچه اطلاعات دقیقی از پرونده این روستا در ‏دسترس نیست، اما برای مردمی که بیش از ۳۰ سال در آن منطقه سکونت داشته‌اند، حتما حق و حقوقی وجود دارد و به این راحتی ‏با ادعای مالکیت نمی‌شود خانه‌های آن‌ها را تخریب کرد. ‏

حالا انتظار می‌رود رئیس بنیادی که در پاسخ به اعتراض حداد عادل و دیگرانی، چون خانم‌ها ابتکار و مولاوردی، به سرعت در ‏بخش خبر تلویزیون از آن‌ها طلب بخشش کرد، و علت آن گفته‌های خودش را خطای شخصی، اطلاعات ناقص و بیان غیر دقیق ‏عنوان کرد، این بار در رابطه با این روستا و اهالی آن اطلاعات کاملی را با بیان دقیقی به مردم ارائه دهد تا همگی بدانیم چرا باید ‏خانه‌های یک روستایی با حدود ۳۰۰ خانواده تخریب شود. ‏

شاید به تعبیر یکی از اهالی این روستا، چون آن‌ها رسانه ندارند صدایشان شنیده نمی‌شود. آنچه که به نظر می‌رسد یک برخورد ‏دوگانه در رفتار بنیاد مستضعفان دیده می‌شود، رفتاری که با توجه به شرایط این روز‌های کشور که مردم در موقعیت‌های سخت ‏اقتصادی و مالی قرار دارند، سبب شده گروهی از کم بهره‌ترین زنان و مردانِ این سرزمین نگران سقف بالای سرشان باشند، پاسخ ‏به اعتراض اهالی روستای ابوالفضل در اهواز ضرورتی کمتر و کم اهمیت‌تر از پاسخ به اعتراض سازمان‌ها و شخصیت‌های ‏سیاسی ندارد. ‏

  • منبع خبر : روزنامه همدلی