روابط عمومی ها بر ارتباط با رسانه‌ها تمرکز کرده‌اند نه بر اساس ارتباط با مخاطبان و حل مشکلات آنها
روابط عمومی ها بر ارتباط با رسانه‌ها تمرکز کرده‌اند نه بر اساس ارتباط با مخاطبان و حل مشکلات آنها

ضعف اساسی روابط‌عمومی‌ها‌ در کشورمان دوری از فلسفه اصلی‌شان که ارتباط با مخاطبان و شناخت آنها هست، بوده و با رویه فعلی روزبه‌روز هم از مردم که مخاطبان اصلی سازمان‌ها می‌باشند، دورتر می‌شوند.

کمال الدین نیک رفتار خیابانی دکترای روابط‌عمومی‌ و تبلیغات از دانشگاه آنکارا – روابط‌عمومی‌ها‌ بصورت ذاتی وظیفه ارتباط با مخاطبان و یا بعبارتی اقشار و گروه های مختلف مردمی را بر عهده داشته و موظف هستند اطلاعات جمع آوری شده از مردم را در اختیار مدیران و مسئولان قرار دهند تا این اطلاعات هم به نوبه خود برای اخذ تصمیمات و امور اجرایی سازمان یا شرکت مورد نظر و در سطح کلان دولت و حکومت مورد بهره برداری قرار گیرد.

حوادث و اعتراض های اخیر بنظرم نقطه عطفی در ضعف عملکرد روابط‌عمومی‌ها‌ی کشورمان محسوب می گردد.

شایان ذکر هست که روابط‌عمومی‌ها‌ی ایران همچنان از نداشتن متولی و نظام مند بودن رنج برده، از ارتباط با مخاطبان که فلسفه اصلی شان هست، دور شده اند فلذا بجای تمرکز بر وظیفه اساسی شان به صورت یکطرفه در اختیار سازمان قرار گرفته اند.

مخاطب‌شناسی، وظیفه ذاتی روابط‌عمومی‌ها‌

مخاطب‌شناسی و شناخت مخاطب از کارکردهای اصلی روابط‌عمومی‌ها‌ محسوب می‌شود. کاری که بایستی بصورت علمی انجام شده و پس از تثبیت مخاطب و شناخت آن، برنامه های کاری روابط‌عمومی‌ اجرا گردد که در عمل چنین نبوده و روابط‌عمومی‌ها‌ی ما غالبا بدون اجرای طرح های مخاطب‌شناسی به فعالیت های اجرایی می پردازند.

در مخاطب‌شناسی انتظار داریم تا پروفایل گروه های مخاطب سازمان را استحصاء نماییم. در این پروسه علمی بایستی مشخصات گروه های مخاطب اعم از رده سنی- جنسیت- تحصیلات- شغل- وضعیت مادی- اعتقادات و … را به تفکیک بدست آورده و در مرحله بعدی پیام های متناسب با هر گروه را شکل داده و به آنها رساند.

این پروسه کاری بصورتی هست که دائما تکرار شده و روابط‌عمومی‌ باید با ارزیابی عملکرد خویش و ارتباط با مخاطبان، نقاط ضعف خویش را یافته و آنها را برطرف نماید.

این روند کاری در کتاب‌های مربوط به روابط‌عمومی‌ توسط متخصصان امر به تفصیل توضیح داده شده و علاقمندان می توانند از طریق کتب موجود، کار مخاطب‌شناسی را براحتی انجام دهند اما متاسفانه درصد بالایی از روابط‌عمومی‌ها‌ی ما با این متدهای علمی آشنایی ندارند چه رسد به اجرایی کردن آنها که این نقیصه در روند ارتباطی روابط‌عمومی‌ با مخاطبان یا گروه های مختلف مردم مشهود می باشد.

از طرف دیگر در دهه اخیر اغلب روابط‌عمومی‌ها‌ی ایران وارد دوران رسانه محور شده اند که دومین مرحله از تئوری جیمز گرونیک می باشد. بعبارت دیگر روابط‌عمومی‌ها‌ی امروزی بیشتر به فعالیت رسانه ای و تولید خبر می پردازند.

ضعف رسانه های داخلی

رسانه های داخلی به اذعان بسیاری از کارشناسان در شرایط مناسبی نبوده و ضعف آنها یکی از عوامل شرایط ملتهب جامعه مان هستند. این موضوع به تفصیل در میزگردی که عبداله گنجی و محمد قوچانی در موسسه اطلاعات برگزار شده و مشروح این صحبت ها در مورخه ۲۵ مهر ماه در روزنامه اطلاعات منتشر شد نیز مورد بررسی قرار گرفته که علاقمندان می توانند از آن بهره مند شوند.

یکی از عوامل اصلی سوق دادن جوانان ما به سمت شبکه های اجتماعی خارجی، ضعف ما در حوزه رسانه ای هست. باید قبول کنیم که طی سالیان گذشته نتوانسته ایم از امکانات رسانه ای مان به نحو احسن استفاده کرده و به اصطلاح آنها را بومی سازی کنیم.

از علل ضعف ما می توان به نگاه ایدئولوژیک- محدودسازی فعالیت ها- عدم بهره گیری از متخصصان حوزه ارتباطات- حمایت نکردن از فعالان این حوزه- بی برنامگی و نداشتن قانونگذاری- نبود آینده نگری و روش‌های علمی و … اشاره کرد.

مهم ترین موضوع در حوزه های تخصصی مانند فعالیت های رسانه ای همانا حمایت نکردن از متخصصان داخلی می باشد. باید این را قبول کنیم که تصمیم گیران ما در حوزه رسانه افرادی غیر متخصص و بی اطلاع هستند. نمونه بارز این موضوع وضعیت صدا و سیما می باشد که طی سالیان گذشته به مرور زمان دچار انحطاط شده و مخاطبین آن به مرور زمان ریزش کرده اند بطوریکه در حال حاضر مخاطبین آن در بهترین حالت در حداقل تعداد می باشد.

تحقیقات درباره وضعیت استفاده از رسانه ها در کشورمان نشانگر این واقعیت هست که اغلب گروه ها و اقشار مختلف مردم از رسانه هایی با منشا خارجی استفاده می کنند و همین موضوع یکی از منابع چالش های جامعه ما را شکل داده است.

نتیجه گیری موضوع

می توان گفت که روابط‌عمومی‌ها‌ نیز خواهی‌نخواهی در ایجاد شرایط ملتهب امروز جامعه‌مان سهیم هستند. همان‌قدر که از ضعف رسانه‌های داخلی صحبت می کنیم، روابط‌عمومی‌ها‌ را هم به همان اندازه و حتی بیشتر مقصر می‌دانم. علت نیز همان‌طوری که در سطور بالا توضیح دادم نبود مخاطب‌شناسی و استفاده از روش های علمی دانسته و معتقدم روابط‌عمومی‌ها‌ می‌توانستند با برقرار کردن ارتباط موثر با مخاطبان‌شان، زمینه‌های اعتراضات را شناسایی و پیش‌بینی کنند.

روابط‌عمومی‌ها‌ی ما همانطوریکه اشاره شد، فعالیت خود را به‌صورت یک‌طرفه و به نفع سازمان و مدیران شکل داده فلذا غالبا بر ارتباط با رسانه‌ها تمرکز کرده‌اند نه بر اساس ارتباط با مخاطبان و حل مشکلات آنها.

لذا می‌توان نتیجه‌گیری کرد که ضعف اساسی روابط‌عمومی‌ها‌ در کشورمان دوری از فلسفه اصلی‌شان که ارتباط با مخاطبان و شناخت آنها هست، بوده و با رویه فعلی روزبه‌روز هم از مردم که مخاطبان اصلی سازمان‌ها می‌باشند، دورتر می‌شوند.

  • نویسنده : کمال الدین نیک رفتار خیابانی؛